سیاست

۵ سالگی برجام و ۳۰ پرسش درباره آن

به گزارش خبیر کرج با گذشت حدود پنج سال از روز توافق بر سر برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) شاید هنوز در برخی حوزه­‌ها، پرسش­‌هایی برای دغدغه­‌مندان حوزه مسائل سیاست خارجی و فناوری هسته­‌ای وجود داشته باشد. در این مجموعه تلاش شده تا با بررسی میدانی و همچنین تحقیق در فضای مجازی، عمده این پرسش­‌ها احصاء شده و با استناد به متن برجام و دیگر اسناد بین­‌المللی و نیز بیانات مقامات مسئول و اخبار قابل اعتماد، پاسخ مقتضی و مختصر برای آن­ها ارائه شود.

به گزارش ایسنا، مجموعه این پرسش­‌ها و پاسخ­‌ها در قالب شش بخش، پرسش­‌های عمومی، فناوری هسته‌ای، فعالیت‌های موشکی، شورای امنیت ملل متحد/ قطعنامه ۲۲۳۱، تحریم‌ها، آمریکا و برجام دسته­‌بندی شده­ است که به شرح زیر است:

پرسش‌های عمومی

۱. آیا متن برجام محرمانه است؟ در غیر این‌صورت از چه طریقی و برای چه کسانی قابل دسترسی است؟

متن برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در ۱۵۹ صفحه تنظیم شده به هیچ وجه محرمانه نیست. متن اصلی به زبان انگلیسی از طریق سایت‌های اینترنتی مختلف قابل دسترسی است. همچنین ترجمه فارسی برجام و نیز ترجمه فارسی قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت که برجام ضمیمه آن است برای همگان از طریق تارنمای رسمی وزارت امور خارجه قابل دسترسی است.

۲. مگر ایران یک‌سال پس از خروج آمریکا از برجام، از توافق خارج نشده؟ پافشاری بر ادامه این مسیر برای چیست؟

تمام اقدامات ایران در کاهش پایبندی به تعهدات هسته‌ای خود ذیل بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام، پس از خروج یکجانبه آمریکا از توافق بوده و عملاً به معنای خروج ایران از آن نیست. دلیل ادامه این مسیر هم این است که جمهوری اسلامی ایران تا زمانی که برجام در راستای منافع ملی باشد، به آن پایبند خواهد بود. در اثبات اینکه برجام کماکان واجد ارزش راهبردی برای کشورمان است، از جمله می‌توان به لغو اقدامات قهری شورای امنیت سازمان ملل متحد، برداشته شدن تحریم‌های اتحادیه اروپا و عادی‌سازی روابط تجاری و اقتصادی با ایران اشاره کرد. هرچند یکی از ستون‌های اصلی برجام (منافع اقتصادی کشورمان از توافق)، به دلیل تحریم‌های غیرقانونی ایالات متحده به شدت آسیب دیده و اکنون توازنی در توافق وجود ندارد؛ ولی ایالات متحده با اقدامات مخرب خود در سطح بین‌المللی و شورای امنیت در نظر دارد ستون اصلی و راهبردی آن (یعنی منافع سیاسی ایران از برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت)، را از بین ببرد. به همین دلیل، به هر بهانه غیرقانونی می‌خواهد پای ایران را مجدداً به شورای امنیت باز کند و اجماعی جهانی علیه ایران ایجاد کند.

از سوی دیگر، به دلیل عدم پایبندی طرف‌های برجام به تعهدات‌شان که همان حقوق مسلم ایران است، جمهوری اسلامی ایران با استناد به بندهای ۲۶ و ۳۶ حق دارد در صورت بازگشت تحریم‌ها اجرای تعهدات هسته‌ای را به صورت «جزئی» یا «کلی» متوقف سازد. با اجرای گام‌های پنجگانه کاهش تعهدات هسته‌ای، جمهوری اسلامی با اینکه از برجام خارج نشده لیکن به هیچ یک از تعهدات هسته­‌ای خود ذیل برجام متعهد نبوده و درعین حال هم‌زمان با احقاق حق خود مبنی بر توقف تعهدات هسته­‌ای و استمرار فعالیت­‌های هسته­‌ای متناسب با نیازهای فنی کشور، این فرصت را به طرف­‌های برجام می­‌دهد تا درصورت وجود عزم سیاسی و پس از تامین تمامی منافع ایران ذیل توافق و جبران آسیب­‌های اقدامات غیرقانونی آمریکا ایران مجدداً تعهدات هسته­‌ای خود ذیل برجام را به رسمیت بشناسد.

۳. چرا در تیم مذاکره کننده ایرانی، افراد محدودی حضور داشتند؟ معیار انتخاب افراد و ترکیب تیم ایرانی بر چه مبنایی صورت گرفته بود؟

تیم مذاکره کننده ایرانی متشکل از حدود بیست کارشناس و مقام ارشد در حوزه­‌های مختلف اعم از حقوقی، سیاسی، امنیتی، هسته­‌ای و … بود. همچنین در داخل کشور یک تیم قابل اعتماد و توانمند به صورت برخط پشتیبان تیم مذاکره کننده ایران در محل مذاکرات بودند. معیار انتخاب افراد برای حضور در تیم مذاکره و نیز پشتیبانی علمی از تهران، علاوه بر مسائل علمی و تجربه­ کار عملیاتی مرتبط، مسائل امنیتی بود. با توجه به حساسیت روند مذاکرات و طرح مسائل محرمانه در مقاطع همفکری و تبادل نظر تیم ایرانی در خارج از جلسات مذاکره و با ملاحظه تمام دستورالعمل­‌های ضد جاسوسی، همراهی هر فرد جهت حضور در تیم مستلزم تائید نهادهای ذی­ربط امنیتی از جمله وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران بود.

۴. مبنای استدلال حقوقی ایران در طی بند ۳۶ برجام (سازوکار حل اختلاف) و توقف اجرای تعهداتش چیست؟

ایران بعد از خروج آمریکا از برجام، بند ۳۶ را از تاریخ ۱۰ مه ۲۰۱۸ (۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۷) فعال و خروج آمریکا از توافق را مصداق عدم پایبندی اساسی دانسته و از اعضای باقیمانده برجام می‌خواهد به دلیل عدم توازن در اجرای تعهدات توسط آمریکا، تعهداتشان را به صورت کامل اجرا کنند. از این‌رو کشورهای باقی مانده در برجام در کمیسیون مشترک سطح وزرا (در مورخ ۶ ژوئیه و ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۸)، در سه حوزه بانکی و مالی، حمل و نقل و انرژی ۱۱ تعهد تکمیلی را پذیرفتند تا تبعات این خروج غیرقانونی را مهار کنند. به دلیل قصور سه دولت اروپایی/ اتحادیه اروپا (E۳/EU) در انجام تعهداتشان، ایران این قصور را نیز مصداق «عدم‌پایبندی اساسی» شمرده و از کمیسیون مشترک در ۶ نوامبر ۲۰۱۹ (۱۵ آبان ۱۳۹۸) خواسته تا این موضوع را حل­ و فصل کند. وزیر امور خارجه، معاون سیاسی و سخنگوی وزارت امور خارجه در فرصت­‌های مختلف تعهدات طرف­‌های مقابل برای اجرای کامل و متوازنِ برجام را یادآوری و تصریح ­کردند که سامانه حمایت از مبادلات تجاری (ساحت) یا همان اینستکس، تمامی انتظارات جمهوری اسلامی ایران از طرف­‌های مقابل نبوده و در قبال اجرای تعهدات هسته­‌ای از سوی کشورمان، ناکافی است و به­‌ویژه کشورهای اروپائی باید انجام اقداماتی را که به منظور حفظ و استمرار حضور ایران در برجام متعهد شده­‌اند، عملیاتی کنند. بنابراین مراتب ناخرسندی جمهوری اسلامی ایران از روند اجرای برجام مرتباً در فرصت­‌های مختلف و در خلال دیدارهای دوجانبه و نشست­‌های کمیسیون مشترک برجام و… و یا از طریق ارسال مکاتبه توسط وزیر امور خارجه خطاب به هماهنگ کننده کمیسیون مشترک برجام، منعکس می­‌شد.

اجرای نامتوازنِ برجام از یک طرف و فشارهای ناشی از اعمال و تشدید تحریم­‌های یک‌جانبه آمریکا و تضییقات آن (با اعمال فشار به بانک­‌ها و شرکت­‌های خارجی در تمامی حوزه­‌ها برای عدم همکاری با ایران و وضع تحریم­‌های جدید) از طرف دیگر، باعث شد یک‌سال پس از خروج آمریکا از برجام، نهایتاً در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ (۸ می ۲۰۱۹) شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تشکیل جلسه داده و تصمیم به کاهش گام­ به­ گام اجرای اقدامات داوطلبانه هسته­‌ای ایران وفق بند ۲۶ برجام گیرد.

پس از ادعای فعال­‌سازی سازوکار حل­ و فصل اختلافات برجام (DRM) توسط سه کشور اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) در تاریخ ۱۴ ژانویه ۲۰۲۰ (۲۴ دی ۱۳۹۸)، جمهوری اسلامی ایران به­ طور رسمی پاسخ این سه کشور را با ارسال نامه­‌ای ۱۴ صفحه‌ای به هماهنگ‌کننده کمیسیون مشترک در تاریخ ۲۹ ژانویه ۲۰۲۰ (۹ بهمن ۱۳۹۸) داده است. در این مکاتبه ادعاهای مطروحه سه کشور رد شده و چنین بیان شده که در واقع ایران با برداشتن گام­‌های پنجگانه در خصوص کاهش عمل به تعهدات هسته­‌ای خود، در حال اجرای حقوق مسلم خود ذیل بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام بوده و طرف‌های برجام نمی‌توانند اجرای این حق که در برجام برای ایران پیش‌بینی شده را مبنای اعمال حقی برای خود نمایند که برای یک نقض در نظر گرفته شده است.

۵.  گام‌های پنج گانه هسته‌ای که ایران یک سال پس از خروج آمریکا از برجام آغاز نمود درباره چه موضوعی است؟

جمهوری اسلامی ایران، پس از خروج ایالات متحده از برجام در تاریخ ۸ مه ۲۰۱۸ مصادف با ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ و وضع مجدد غیرقانونی تحریم­‌ها این حق را داشت که وفق بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام، روند کاهش تعهدات هسته‌ای خود را آغاز کند؛ لیکن به فراخور شرایط و بر مبنای یک صبر راهبردی ضمن فعال‌سازی سازوکار حل اختلاف ذیل برجام، به دیگر طرف‌های برجام یکسال فرصت داد تا این موضوع را به نحو احسن حل‌ و فصل کنند. پس از گذشت این یک‌سال و مشاهده عدم بهبود وضعیت حاصل از خروج آمریکا، نهایتاً در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ (۸ مه ۲۰۱۹) ایران اولین گام برای کاهش گام به گام تعهدات هسته‌ای خود ذیل بند ۲۶ برجام را آغاز کرد و در فاصله­‌های حدوداً شصت روزه، چهارگام دیگر را اتخاذ کرد. این گام­‌ها عبارتند از:

– گام اول- ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸: افزایش ذخیره اورانیوم غنی‌شده (توقف اجرای تعهدات بندهای ۷ برجام و ۵۶ الی ۶۰ ضمیمه اول که مقرر بود انباشت اورانیوم غنی‌شده به بالای ۳۰۰ کیلوگرم نرسد) و انباشت آب‌سنگین (توقف اجرای تعهدات بندهای ۱۰ برجام و ۱۴ ضمیمه اول که مقرر بود آب سنگین مازاد بر ۱۳۰ تن در بازارهای بین­المللی فروخته و به خارج از کشور منتقل شود)؛

– گام دوم- ۱۴ تیر ۱۳۹۸: افزایش سطح غنی‌سازی  اورانیوم (توقف اجرای تعهدات بندهای ۵ برجام و ۲۸ ضمیمه اول که مقرر بود به غنای بیش از ۳.۶۷ درصد نرسد) و اقدامات مربوط به مدرن‌سازی رآکتور آب سنگین اراک (توقف اجرای تعهدات پیوست یک برجام)؛

– گام سوم- ۱۵ شهریور ۱۳۹۸: گسترش و شتاب‌بخشی به فعالیت‌های تحقیق و توسعه هسته‌ای سازمان انرژی اتمی بر اساس نیازهای فنی (توقف اجرای تعهدات بند ۳ برجام)؛

– گام چهارم- ۱۵ آبان ۱۳۹۸: تزریق گاز به سانتریفیوژهای فردو (توقف اجرای تعهدات بندهای ۶ برجام و ۴۴ الی ۴۹ ضمیمه اول که مقرر شده بود ۱۰۴۴ سانتریفیوژ در فردو و در قالب ۶ آبشار باقی بماند و ۲ آبشار بدون گاز به چرخش ادامه دهند)؛

– گام پنجم- ۱۵ دی ۱۳۹۸: گام نهایی و توقف آخرین محدودیت‌های عملیاتی ایران (شامل ظرفیت غنی‌سازی، درصد غنی‌سازی، میزان مواد غنی‌شده و فعالیت‌های تحقیق‌ و توسعه)

در حقیقت پس از این گام‌های پنج‌گانه، اگرچه ایران کماکان طرف برجام بوده و طبق متن توافق حقوق خود را مسلم می‌شمارد، به هیچ‌یک از تعهدات هسته‌ای پیشین خود ذیل برجام متعهد نبود و صرفاً بر اساس نیازهای فنی به فعالیت‌های هسته‌ای می‌پردازد.

۶. ذکر نام سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در برجام برای چیست؟

در الحاقیه شماره ۲- بخش ۲ برجام فهرست اشخاص، موجودیت‌ها و نهادهای مندرج در ضمیمه شماره ۱ تصمیم ۴۱۳/۲۰۱۰ شورای اتحادیه اروپایی و ضمیمه شماره ۸ آیین نامه اجرایی شماره ۲۰۱۲/۲۶۷ اتحادیه اروپایی ذکر شده که نام سردار شهید حاج قاسم سلیمانی نیز در زمره این اسامی است، که طبق جدول زمانبندی پس از گذشت هشت سال از روز قبول توافق یعنی ۱۸ اکتبر ۲۰۲۳ از لیست تحریم‌های اتحادیه اروپا خارج می‌شوند که متاسفانه سردار بزرگ پیش از این تاریخ به دست دشمن و با ناجوانمردی تمام به شهادت رسید.

۷. آیا جمهوری اسلامی ذیل برجام، به‌صورت ابدی به چیزی متعهد شده‌ است؟

خیر؛ جمهوری اسلامی هیچ موضوعی را به صورت ابدی نپذیرفته‌ است. بلکه تمام محدودیت‌های پذیرفته شده، دارای زمان‌بندی مشخص و غیردائمی است. تمام این موارد و زمانبندی‌ها در متن برجام موجود و قابل بررسی است. در خصوص فعالیت­‌های هسته­‌ای تنها محدودیت دائمی ایران، مساله ممنوعیت ساخت بمب هسته‌ای است که آن هم ذیل ان ­پی­ تی پذیرفته شده است.

۸. آیا برجام قابل مذاکره مجدد است؟

از آنجایی که برجام یک توافقنامه و سند جامع و نهایی برای یک بحران ساختگی در مورد برنامه هسته‌ای کشورمان است و بر اساس ملاحظات و پیچیدگی­‌های ویژه­ای تنظیم شده است، این سند از پیوستگی و انسجام خاصی برخوردار است و امکان دست‌کاری آن به دلیل پیوستگی و ارتباط بین بخشی­‌ که دارد، ممکن نیست. برجام سندی خود بسنده است و بدون وابستگی به سایر شرایط و قوانین و … قابلیت اجرائی شدن دارد و از آنجا که نتیجه هرگونه مذاکره مجددی پیرامونِ آن، اصولاً تغییر در متن را به دنبال خواهد داشت که درج این تغییرات مقدور نبوده و عملاً برجام قابل مذاکره مجدد نیست.

۹. آیا برجام ارتباطی با سایر مسائل مانند تحولات منطقه‌ای و موشکی و غیره دارد؟

براساس تفاهم و اراده سیاسی نزد تمامی طرف‌های مذاکره‌کننده برجام، این توافقنامه فقط مسائل هسته‌ای ایران و موضوعات رفع تحریم را مدنظر قرار داده و صرف نظر از تمامی مسائل دیگر از جمله منطقه‌ای و موشکی، نهائی و توافق شده است. تنها قطعنامه ۲۲۳۱ در ضمیمه B بند ۳، در خصوص موضوع موشکی از ایران خواسته است تا به مدت ۸ سال از روز قبول توافق برجام از هرگونه فعالیت مرتبط با «موشک‌هائی که برای قابلیت حمل سلاح‌های هسته‌ای طراحی شده‌اند»، خودداری کند. براساس این بند ایران به دلیل عدم برخورداری از سلاح هسته‌ای و عدم طراحی موشک با قابلیت حمل کلاهک‌های هسته‌ای، همواره از توسعه صنایع موشکی خود دفاع کرده است و در عمل مانعی بر مسیر پیشرفت‌های موشکی بالستیک در برنامه دفاعی کشور نیست.

۱۰. رهبری در نامه خود خطاب به رئیس جمهور فرمودند وضع هرگونه تحریم جدید به منزله نقض برجام است، آیا این امر در متن برجام پیش‌بینی شده بود؟

بند ۲۶ برجام در بیان موضوع ایران به صراحت منعکس‌کننده همین امر و تبعات آن می‌باشد که بیان می‌دارد:

«… ایران اعلام کرده است که تحمیل یا بازگرداندن تحریم‌های مشخص شده در پیوست دو یا وضع تحریم‌های جدید هسته‌ای را به منزله مبنایی برای توقف کلی یا جزئی اجرای تعهدات خود وفق این برجام، تلقی خواهد نمود. »

بر اساس همین بند و بنا به همین استدلال، جمهوری اسلامی، در قالب گام‌­های پنج‌گانه کاهش تعهدات هسته­‌ای و پس از آخرین گام، از تاریخ ۱۵ دی­ ماه ۱۳۹۸ به هیچ یک از تعهدات هسته­‌ای خود ذیل برجام پایبند نیست و تمام فعالیت­‌های هسته­ای متناسب با نیازهای فنی کشور در حال انجام است.

۱۱. آیا موقعیت فعلی جمهوری اسلامی ایران در جامعه بین‌المللی در شرایط پس از خروج آمریکا از برجام، تفاوتی با قبل از انعقاد برجام دارد؟

آنچه می‌توان در پاسخ به این سوال به‌صورت خلاصه بیان داشت این است که جمهوری اسلامی، در سال ۲۰۱۵ میلادی و پیش از انعقاد برجام، موضوع چندین قطعنامه تحریمی شورای امنیت ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد بود، قطعنامه‌های تحریمی که نه‌تنها توسط چین و روسیه وتو نشدند، بلکه رای مثبت این کشورها را دریافت نمودند. اما پس از انعقاد برجام و متعاقب آن تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، تمامی تحریم‌های ملل متحد علیه ایران، به یکباره خاتمه پیدا کردند که این خود امری کم‌سابقه در نظام ملل متحد به شمار می‌رفت. با این وجود در ماه مه سال ۲۰۱۸ میلادی، ایالات متحده به صورت یکجانبه از برجام خارج شد و به­ صورت غیرقانونی تمام تحریم‌های خود علیه ایران را بازگرداند. در این برهه از تاریخ شاهد آن هستیم که برای اولین بار، یک عضو دائم شورای امنیت ملل متحد، یعنی ایالات متحده آمریکا، خود ناقض قطعنامه شورای امنیت بوده و اقدامات غیرقانونی آمریکا و نقض‌های فاحش این کشور بر رویه‌های بعدی شورای امنیت تاثیر داشته و شورای امنیت تاکنون توانسته جلوی اقدامات غیرقانونی و قلدرمآبانه این کشور مقاومت کند. برای نمونه کشورهای عضو شورای امنیت، یکبار در نوامبر ۲۰۱۹ (پیشنهاد اصلاح قطعنامه ۲۲۳۱ از جانب ایالات متحده) آمریکا را ناکام گذاشتند. بعد از آن و برای نخستین بار قطعنامه پیشنهادی ایالات متحده در شورای امنیت در خصوص تمدید تحریم‌های تسلیحاتی تنها ۱ رأی مثبت (جمهوری دومنیکن) به دست آورد و با ۱۱ رأی ممتنع و همراه با دو رأی مخالف (چین و روسیه) این قطعنامه قاطعانه رد شد.

شاهد دیگر از تغییر رویکرد جامعه بین‌المللی نسبت به ایران را حتی در شرایط پس از خروج آمریکا از برجام و ذیل فشارهای همه جانبه این کشور برای تاثیر بر عملکرد و موضع‌گیری دیگر کشورها، ترکیب رای‌ها در آخرین قطعنامه شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در خصوص مساله هسته‌ای ایران است؛ در تاریخ ۱۹ ژوئن ۲۰۲۰ وقتی پیش‌نویس قطعنامه‌ای علیه جمهوری اسلامی ارائه می‌شود پس از تعدیل فراوان ادبیات و متن آن، در نهایت با دو رای منفی چین و روسیه و هفت رای ممتنع و بدون اجماع به تصویب می‌رسد. این درحالی است که قطعنامه‌های شورای حکام پیش از برجام، علیه ایران با ادبیاتی بسیار تندتر و با آرای بیشتری به تصویب می‌رسیدند.

مورد بعدی، تلاش همه جانبه آمریکا برای فعال­‌سازی سازوکار بازگرداندن تحریم‌­های شورای امنیت ملل متحد علیه ایران (اصطلاحاً مکانیزم ماشه یا اسنپ بک) و انزوای بی­‌سابقه این کشور در مقابل جمهوری اسلامی ایران است. ایالات متحده با حداکثر توان خود، سعی بر این داشت تا تحریم‌­های لغو شده شورای امنیت ملل متحد علیه ایران را به بهانه گام­‌های هسته­‌ای ایران بازگرداند که ناکام مانده و در این خصوص مخالفت اکثریت غریب به اتفاق شورای امنیت را به دنبال داشت و تنها جمهوری دومینیکن هم رای این کشور شد.

این­‌ها نمونه‌ای از تغییر رویکرد جامعه بین‌المللی به جمهوری اسلامی ایران پس از برجام، حتی پس از خروج آمریکا از برجام است.

فناوری هسته‌ای و برجام

۱۲. آیا ساز و کاری برای بازگرداندن توانمندی هسته‌ای ایران بعد از ریختن بتن در قلب رآکتور دیده شده‌است؟

در ابتدا باید بیان داشت آنچه در پروژه مدرن­‌سازی اراک ذیل برجام توافق شده، صرفاً تغییر کاربری برای کاهش تولید پلوتونیوم نبوده و افزایش کارآیی و توانمندی این رآکتور نیز در دستور کار بوده است که در طراحی­‌های انجام شده مد نظر قرار گرفته است؛ همچنین متخصصین داخلی کشور توانایی کامل برای به کاراندازی رآکتور اراک با طراحی قبلی را دارند و هر زمان تصمیم کشور بر آن باشد که به شرایط قبلی بازگردد، این امر محقق خواهد شد. در خصوص قلب پیشین رآکتور که درون آن بتن ریخته شد، همانطور که دکتر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران اعلام داشته، لوله­‌های مشابه لوله­‌های (کالاندریای) قبلی رآکتور که بتن در آن­ها ریخته شد، پیش از این اقدام مخفیانه تهیه شده و نگهداری می‌­شد، که در آن زمان فقط برخی مقامات رده بالای نظام از این موضوع مطلع بودند و پذیرش ریختن بتن در کالاندریای رآکتور با علم وجود لوله­‌های نو صورت گرفت. از این‌رو اگر به هر دلیلی منافع ملی اقتضای بازگشت به شرایط پیشین را داشته باشد، لوله­‌های سوخت رآکتور وجود دارد و کار راه­‌اندازی رآکتور به سرعت انجام خواهد شد.

۱۳. آیا طبق برجام، تحقیق و توسعه فناوی هسته‌ای در ایران محدود شده‌ است؟

توقف کامل و دائمی به هیچ وجه، محدودیت موردی و موقتی بله؛ وفق برجام، برخی از فعالیت‌های مرتبط با تحقیق و توسعه فناوری هسته‌ای کشور به‌صورت موقتی، و اکثراً برای مدت ۱۰ سال از روز قبول توافق یعنی تا تاریخ مهرماه سال ۱۴۰۴ می‌باشد، محدود شده‌اند. البته شایان ذکر است پس از سومین گام کاهش تعهدات هسته‌ای، در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۳۹۸، ایران اعلام داشت، وفق حق خود ذیل بند ۲۶ برجام و در پاسخ به خروج یکجانبه آمریکا از برجام و وضع غیرقانونی مجدد تحریم‌ها علیه ایران، به هیچ­ یک از محدودیت‌­های تحقیق و توسعه وفق برجام تعهدی ندارد.

ضمناً در این مدت تحقیق و توسعه در حوزه­‌های ایزوتوپی، برای مثال در حوزه آب سنگین اراک سرعت بیشتری گرفت، که صدها ماده شیمیایی ایزوتوپی تولید و میزان قابل توجهی به کشورهای توسعه یافته صادر گردید و تولید ایزوتوپ­‌های جدید همچون اکسیژن۱۸ که تحقیقات مرتبط با آن از سال ۱۳۹۳ آغاز شده بود، به نتیجه رسیده و تولید صنعتی آن در سال ۱۳۹۷ و پس از برجام محقق شد که حاکی از عدم توقف تحقیق و توسعه در این حوزه­‌ها است.

۱۴. چرا ایران پس  از برجام دیگر آب سنگین تولید نمی‌کند؟

وفق برجام، ایران از تولید آب سنگین به هیچ وجه منع نشده، آنچه در برجام به آن تعهد شد، عرضه آب سنگین مازاد بر ۱۳۰ تن برای صادرات به خارج از کشور و در بازارهای بین­‌المللی است. در واقع همانند گذشته داخل کشور و در مجموعه خنداب اراک، آب سنگین تولید می‌شود. حجم تولید آب سنگین در این مجموعه حدود ۲۰ تُن در سال می‌باشد که هیچ‌گاه متوقف نشده است. شایان ذکر است جمهوری اسلامی ایران در گام اول از گام‌های پنج‌گانه کاهش تعهدات هسته­‌ای خود ذیل برجام، در تاریخ ۰۸ مه ۲۰۱۹ (۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸) یعنی یکسال پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام و اعمال مجدد تحریم­‌ها به­ صورت غیرقانونی و مطابق حق خود ذیل بند ۲۶ برجام، اعلام داشت که از تاریخ مذکور به محدوده ۱۳۰ تن برای ذخیره‌­سازی تعهدی ندارد.

۱۵. آیا پس از برجام و توقف سانتریفیوژهای لازم برای غنی‌سازی حدود ۲۰ درصد، به لحاظ فنی هنوز امکان غنی‌سازی با درصد بالاتر از ۳.۶۷ که ایران متعهد به رعایت این سقف شده، وجود دارد؟

به لحاظ فنی و طبق گزارش متخصصان کشورمان در این حوزه، بله؛ بهترین دلیل بر امکان وقوع امری، واقع شدن آن امر است. امروز درصد غنی‌سازی اورانیوم در تاسیسات هسته‌ای کشور ۴.۵ درصد است که البته این میزان به دلیل نیاز فنی به این درصد از غنی‌سازی بوده و حاکی از محدود بودن توانمندی به این سطح نیست. عبور از مرز توافق شده‌ ۳.۶۷ درصد غنی‌سازی در برجام، در گام دوم هسته‌ای ایران در تاریخ ۱۴ تیر ۱۳۹۸ و در پاسخ به خروج آمریکا از برجام و بازگرداندن تحریم‌ها وفق حق ایران مندرج در بند ۲۶ برجام انجام شد.

۱۶. پذیرش محدودیت‌های چندین ساله هسته‌ای، مثلاً محدودیت ده ساله در تعداد سانتریفیوژها، تا چه میزان جلوی پیشرفت برنامه هسته‌ای کشور را گرفت؟

از نظر فنی برای طی فرآیند رسیدن به تولید انبوه سانتریفیوژ، یک بازه زمانی حدوداً هشت ساله نیاز است؛ فرآیندی که از طراحی پایه و تفصیلی آغاز می‌­شود و پس از ساخت نمونه و انجام آزمایش‌­ها شامل زنجیره تکی، دوتایی، ده­‌تایی، سی­‌تایی، هشتاد تایی و صد و هشتاد تایی فرآیند انبوه­‌سازی آن امکان­‌پذیر می­‌شود که طی کردن تمامی این مراحل به هشت تا ده سال زمان نیاز دارد. فرآیند تولید سانتریفیوژهای IR۴ و IR۲ هم که قبل از سال ۱۳۸۸ در سازمان انرژی اتمی آغاز شده بود، با گذشت مدت زمان تقریباً مشابه آنچه گفته شد و در دورانی که تعهدات برجامی وجود نداشت، حدود سال ۱۳۹۵ به نتیجه رسید.

سانتریفیوژ IR۸ که فعالیت‌­های مربوط به طراحی آن­ از حدود سال ۱۳۹۵ آغاز شده، نمونه اولیه آن تهیه و در حال تزریق تست گاز است که البته تا مرحله تولید انبوه فاصله زیادی دارد. آزمایش‌های متعددی لازم است که باید در بازه ۷ – ۸ سال به انجام رسد. برخی زنجیره‌های سانتریفیوژ باید یک الی دو سال کار کنند تا میزان از کارافتادگی آن­ها بررسی شود؛ نشتی یا مشکلات روتور که ناشی از کامپوزیت مورد استفاده ممکن است ایجاد شود نیازمند بررسی است که تمام این موارد زمان بر است.

لذا در نبود برجام و بدون هیچ محدودیتی نیز تاکنون آزمایشات و مراحل لازم برای تایید تولید انبوه IR۸ صورت نگرفته بود. ایران در تولید سانتریفیوژ IR۱ این مسیر را رفت و قبل از انجام آزمایشات روی همه مراحل این سانتریفیوژ تولید انبوه شد که درآن هم ایراد فنی وجود داشت که از کار افتادگی (Crash) آن بالا بود.

میزان از کار افتادن سانتریفیوژها در دنیا کمتر از یک درصد است که این عدد در زمانی برای دستگاه‌های ایران، پس از حدود ۲۶ سال فعالیت در این زمینه، بالای ۱۰ تا ۱۲ درصد در سانتریفیوژهای IR۱ بود. برای ساخت یک ماشین هزینه‌های فراوانی صورت می­‌پذیرد که ایجاب می­‌کند در یک بازه زمانی انواع آزمایش­‌ها و عیب­‌یابی­‌ها صورت گیرد تا از کارآیی لازم اطمینان یافته و در هنگام استفاده حجم انبوه کِرَش ایجاد نشود.

در مجموع به لحاظ فنی، محدودیت‌های موقتی مندرج در برجام، عملاً مانعی برای مسیر پیشرفت و توسعه فعالیت‌های هسته‌ای کشور نبوده و در واقع طول زمان این محدودیت‌­ها یعنی هشت سال و نیم و ۱۰ سال، تقریبا زمان لازم برای انجام تحقیقات و عیب‌یابی در حوزه‌های مورد نیاز بوده است.

فعالیت‌های موشکی و برجام

۱۷. با توجه به اهمیت موشک‌­های بالستیک در راهبرد دفاعی جمهوری اسلامی ایران، چرا محدودیت در حوزه موشک‌های بالستیک پذیرفته شد؟

برای پاسخ به این سوال لازم است مستقیماً به سراغ متن قطعنامه ۲۲۳۱رفته و از این طریق مساله را بررسی کنیم. در بند ۳ پیوست ب این قطعنامه که برجام پیوست آن بوده و از این طریق تائیدیه شورای امنیت را اخذ کرده، می‌خوانیم:

«از ایران خواسته می شود تا هشت سال پس از «روز قبول توافق» یا تا زمانی که آژانس گزارشی مبنی بر تایید «نتیجه‌گیری گسترده‌تر» ارائه کند، هرکدام زودتر حادث شود، هیچ فعالیتی مرتبط با موشک‌های بالستیک طراحی شده برای قابلیت حمل سلاح‌های هسته‌ای، شامل پرتاب با استفاده از چنین فناوری‌های موشک‌های بالستیک، صورت ندهد.»

آنچه در این بند حائز اهمیت بوده و شایان توجه است، عبارت استفاده شده در ابتدای بند یعنی عبارت «خواسته می­شود» (Call upon) است که از الزام‌­آوری کمتری نسبت به عباراتی نظیر «شورای امنیت تصمیم می­‌گیرد» برخوردار است. در قعطنامه ۱۹۲۹ که در سال ۲۰۱۰ و ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد علیه کشورمان تصویب شد، از عبارت «شورا تصمیم می­‌گیرد» (Decide) برای برنامه موشکی ایران استفاده شده بود. در حالی‌که در قطعنامه ۲۲۳۱، الزام آوری آن به مراتب تغییر کرده است. علاوه بر این، عبارت «طراحی شده برای قابلیت حمل سلاح‌های هسته‌ای» است که در حقیقت بسیار مضیق است. به بیان دیگر حتی موشک‌های بالستیکی که با اعمال تغییرات امکان حمل سلاح هسته‌ای داشته ‌باشند را شامل نمی‌شود؛ چراکه بایستی آن موشکِ بالستیک، برای قابلیت حمل سلاح‌های هسته‌ای طراحی شده باشد و صرف امکان چنین کاربردی برای تحت شمول قرار دادن آن موشک کافی نیست و باعث ممنوعیت و محدودیت در این حوزه فعالیت‌ها نمی‌گردد.

پس تا مدت هشت سال از روز توافق، ایران متعهد شده است فعالیت‌های حوزه موشک‌های بالستیک خود را وارد مرحله طراحی برای قابلیت حمل سلاح‌های هسته‌ای نکند، و پس از گذشت این مدت این محدودیت نیز برداشته می‌شود. که البته به تصریح مسئولین نظام و از همه مهم‌تر رهبر انقلاب، استفاده از سلاح‌های هسته‌ای در راهبرد دفاعی- نظامی جمهوری اسلامی تعریف نشده و جایگاهی ندارد. پس به تبع این موضوع فعالیت در حوزه موشک‌های بالستیک طراحی شده برای پرتاب سلاح‌های هسته‌ای نیز موضوعیتی نداشته و ندارد.

۱۸. آیا ساخت و آزمایش‌ موشک‌های بالستیک که بخش جدایی ناپذیر از برنامه دفاعی جمهوری اسلامی ایران می‌باشند، نقض فاحش قطعنامه ۲۲۳۱ به حساب می‌آید؟

کشورهای غربی، از جمله سه کشور آلمان، فرانسه و بریتانیا (E۳)، ایالات متحده، رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عرب منطقه، در نامه‌های متعدد به شورای امنیت، ادعا کرده‌اند ایران با توسعه قابلیت‌های موشکی، قطعنامه را «نقض» کرده است. در قـطعنامۀ ٢٢٣١ اشـاره‌ای بــه صـنایع متعـارف نظـامی ایـران و موشـک‌هـای بالستیک این کـشور نـشده است. همان طور که اشاره‌ شد، این قطعنامه در پیوسـت دوم صـرفاً از ایران «درخواسـت» کـرده کـه درخصـوص موشـک‌هـای بالسـتیک « طراحی شده برای قابلیت حمل سلاح‌های هسته‌ای» هیچ فعالیتی صــورت‌ نـدهـد. مـوضـوع درخـواسـت‌ شـورا از ایـران درخصوص موشک‌های بالسـتیک در سـند توافـق جـامع و در قطعنامـۀ‌ ٢٢٣١‌ ذیـل مـادة ٤١ گنجانده نشده و صرفاً در بـخش پیوسـت قطعنامه آمده و به لحاظ حقوقی، غـیرالـزام‌ آور است‌. بـنابراین، اجـرانکردن آن از سـوی ایران نقض توافق جـامع نبوده و بـه دلیـل‌ اینکـه‌ جـزو تـعهدات ایـجادشده بـرای ایـران از سوی شورای امـنیت نـیز نیست، اجرا نکردن آن‌ نقض‌ فاحش‌ قطعنامه محسوب نمی­‌شود. همان‌گونه که اشاره شد در بیانیه گـروه ۱+۵ و اتـحادیه اروپا (پیوست دوم قطعنامه) چنین ادعا شده که بـر برنامه موشکی ایران محدودیت‌هایی اعمال شده اسـت، به همین سبب بـه دنـبال‌ صـدور قـطعنامه‌ ۲۲۳۱، جمهوری اسلامی ایران نیز بیانیه‌ای صادر کرد و در آن مواضع کشورمان را درخصوص اجرای‌ برجام‌ و این قطعنامه و موضوعات خارج از توافق که در بیانیه گروه ۱+۵ و اتحادیه اروپا به‌ آن‌ها اشاره شده، رد کرده و تفسیر رسمی خود را ارائه کرده است. همچنین در این بیانیه نیز اشاره شده که چنانچه طرف­‌های توافق، به تعهدات خود در چارچوب توافق عمل نکنند، ایران نیز رفـتار متقابل خواهد داشت.

شورای امنیت ملل متحد/ قطعنامه ۲۲۳۱ و برجام

۱۹. تفاوت قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ملل متحد با قطعنامه‌های پیشین این شورا در مورد ایران چیست؟

قطعنامه ۲۲۳۱ مصوب سال ۲۰۱۵ شورای امنیت ملل متحد، تمام قطعنامه‌های تحریمی که ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد و از سال ۲۰۰۶ علیه ایران تصویب شده بودند را خاتمه بخشید؛ به نحوی که هیچ تحریمی ذیل ملل متحد علیه کشورمان باقی نماند و صرفاً چند نظام محدود سازی را جایگزین آن‌ها کرد. قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، دستور برای توقف کلیه فعالیت‌های مربوط به غنی‌سازی را که در قطعنامه‌های پیشین مورد تصریح و تاکید قرار گرفته بود، خاتمه بخشید و فعالیت هسته­‌ای ایران را به رسمیت شناخت. همچنین شورای امنیت ملل متحد در این قطعنامه برخلاف قطعنامه‌های پیشین و به جای منع ایران از انجام آزمایش‌های موشکی، صرفاً از ایران درخواست می‌کند که به مدت هشت سال به فعالیت در حوزه «موشک‌های بالستیک که برای حمل سلاح‌های هسته‌ای» طراحی شده‌اند، نپردازد.

۲۰. برخی متخصصین حوزه سیاست خارجی معتقدند قطعنامه‌های مصوب شورای امنیت ملل متحد علیه ایران، فصل هفتمی نبود، آیا این مساله قابل بررسی است؟

در این خصوص توضیح خاصی نیاز نیست، بلکه صرفاً مراجعه به متن این قطعنامه‌ها کافی است. با جستجو در اینترنت برای نمونه عبارت “UNSCR ۱۹۲۹ Iran”، یکی از قطعنامه‌های تحریمی شورای امنیت علیه کشورمان یعنی قطعنامه ۱۹۲۹ از طریق تارنمای ملل متحد،  قابل دسترسی است.  در صفحه سه این قطعنامه در آخرین بند مقدمه آمده است:

“Acting under Article ۴۱ of Chapter VII of the Charter of the United Nations,”

که به صراحت حاکی از فصل هفتمی بودن این قطعنامه دارد. در خصوص باقی قطعنامه‌های صادره از شورای امنیت علیه کشورمان که پس از برجام و به واسطه قطعنامه ۲۲۳۱ خاتمه یافتند نیز این موضوع صادق بوده و قابل راستی آزمایی است.

۲۱. قطعنامه­‌های ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد از چه منظری حائز اهمیت است؟

فصل هفتم منشور ملل متحد با عنوان «اقدام در موارد تهدید علیه صلح – نقض صلح و اعمال تجاوز» است که مواد ۳۹ تا ۵۱ منشور را در خود جای داده است. ماده ۴۱ از فصل هفتم که قطعنامه‌های مصوب شورای امنیت علیه ایران ذیل این ماده به تصویب رسیده بودند اشعار می‌دارد:

ماده ۴۱- شورای امنیت می‌تواند تصمیم بگیرد که برای اجرای تصمیمات آن شورا مبادرت به چه اقداماتی که متضمن به کارگیری قوای نظامی نباشد لازم است و می‌تواند از اعضای ملل متحد بخواهد که به این قبیل  اقدامات مبادرت ورزند این اقدامات ممکن است شامل متوقف ساختن تمام یا قسمتی از روابط اقتصادی و ارتباطات راه‌آهن ـ دریایی ـ هوایی ـ پستی ـ تلگرافی ـ رادیویی و سایر وسائل ارتباطی و قطع روابط سیاسی باشد.

در ماده ۴۲ منشور که اهمیت و حساسیت قطعنامه‌های ذیل فصل هفتم را منعکس می‌کند آمده:

ماده ۴۲- در صورتی که شورای امنیت تشخیص دهد که اقدامات پیش‌بینی شده در ماده ۴۱ کافی نخواهد بود یا ثابت شده باشد که کافی نیست می‌تواند به وسیله نیروهای هوایی ـ دریایی یا زمینی به اقدامی که برای حفظ یا اعاده صلح و امنیت بین‌المللی ضروری است مبادرت کند. این اقدام ممکن است مشتمل بر تظاهرات و محاصره و سایر عملیات نیروهای هوایی ـ دریایی یا زمینی اعضای ملل متحد باشد.

از این رو تصویب قطعنامه‌های فصل هفتمی علیه یک کشور می‌­تواند حاکی از باور اعضای شورای امنیت ملل متحد مبنی بر تهدید بودن فعالیت‌های آن کشور برای صلح و امنیت بین‌المللی باشد که در صورت ناکارآمدی عمل به موارد مندرج در ماده ۴۱، ممکن است تحت شرایطی ماده ۴۲ و مفاد آن برای تقابل با کشور موضوع آن قطعنامه به میدان عمل آید.

۲۲. اهمیت سال پنجم قبول توافق برجام در چه موضوعی است؟

طبق متن برجام، تعهدات و تکالیف مختلفی برای طرف‌های برجام در چارچوب‌های زمانی مشخص درج شده؛ اولین سررسید این موعدها پنجمین سال پس از قبول توافق (Adoption day) است یعنی تاریخ ۱۸ اکتبر ۲۰۲۰ (۲۷ مهرماه ۱۳۹۹)که پایان محدودیت‌ها در حوزه خرید و فروش تسلیحات است. بدان معنی که از زمان حصول توافق تا سال پنجم، یک نظام مجوزخواهی برای هرگونه صادرات یا واردات تسلیحات با طرفیت ایران ضروری بود که پس از گذشت این زمان، چنین نظامی به صورت خودکار برداشته شده و مبادلات تسلیحاتی با ایران عادی می­‌شود.

در ماه­‌های منتهی به این سررسید، آمریکا تلاش فراوانی کرد تا این مدت زمان پنج ساله را در آستانه­ پایان یافتن و از گذار قطعنامه‌­ای در شورای امنیت ملل متحد تمدید کند که با مخالفت اکثریت قریب به اتفاق اعضای شورای امنیت مواجه شد و ناکام ماند.

تحریم‌ها و برجام

۲۳. درحالی که قرار بود هیچ یک از تحریم‌ها تعلیق نشوند و مستقیماً برداشته شود، چرا در متن برجام چندین بار کلمه تعلیق (suspension) آمده‌است؟

در متن برجام یکبار کلمه Suspension ، دوبار واژه Suspended و سه بار کلمهSuspend  ذکر شده است. برای توضیح تفاوت در معنای این تعلیق، با تعلیق تحریم‌ها لازم است توضیح مختصری درباره نظام اعمال تحریم­‌ها ارائه شود. به لحاظ حقوقی، اعمال تحریم علیه کشوری دیگر، با سازوکارهای مختلفی توسط نهادهای مختلف دنبال می‌شود. در اتحادیه اروپا که یکی از طرف‌های برجام است، برای اعمال هر تحریم دو بخش مورد نیاز است، یک تصمیم شورا (Council Decision ) که جنبه سیاسی دارد و یک آئین نامه شورا (Council Regulation) که جنبه حقوقی- اجرایی دارد. در تمام مجموعاً شش مورد ذکر کلمه تعلیق، اشاره به تصمیم سیاسی شورا داشته و قبل از آن، قاعده حقوقی شورا اختتام یافته است (Terminate).

به‌عنوان نمونه بند ۱۶ از پیوست ۵ که به برنامه اجرای برجام می‌پردازد می‌خوانیم:

اتحادیه اروپایی: « مفاد آیین نامه اجرایی شماره ۲۰۱۲/۲۶۷ را لغو و مفاد متناظر در تصمیم شماره ۴۱۳/۲۰۱۰ شورای اتحادیه اروپایی را تعلیق خواهدکرد، به نحو مصرح در بخش های ۱-۱-۱- تا ۳-۱-۱؛ ۵-۱-۱ تا ۸-۱-۱؛ ۱-۲-۱ تا ۵-۲-۱ ؛ ۱-۳-۱ تا ۲-۳-۱پیوست شماره دو (تا جایی که به مواد ۱۶ و ۱۷ تصمیم شماره ۴۱۳/۲۰۱۰ مرتبط می شود) و به نحو مصرح در بخش های  ۳-۳-۱ ، ۱-۴-۱ ۲-۱-۱۰-۱ پیوست شماره دو (تا جایی که به مواد۳۹ ، ۴۳،(الف)۴۳ آئین نامه اجرایی شماره ۲۰۱۲/۲۶۷ مربوط می شود). دولت های عضو اتحادیه اروپایی درصورت لزوم اقدام به لغو یا اصلاح قوانین ملی اجرا کننده تصمیم و آیین نامه اجرایی فوق الذکر خواهند نمود.»

همانطور که در متن قرائت می­‌شود این تعلیق، به تعلیق تصمیم مذکور اشاره داشته و ارتباطی با آیین نامه اجرایی تحریم ندارد، چراکه آئین­‌نامه اجرایی تحریمی لغو شده است.

۲۴. چرا پس از برجام فقط تحریم‌های هسته‌ای برداشته شد؟

آن‌چه در روند مذاکرات، موضوع مذاکره و در نهایت توافق بود، مساله هسته‌ای بود و لاغیر؛ در حقیقت هیچ یک از موضوعات و چالش­‌های ساختگی غربی­‌ها همچون مسائل منطقه­‌ای، موشکی، حقوق بشر و تروریسم موضوع مذاکره نبود. با توجه به اینکه در سازوکار وضع تحریم، اصولاً برای هر تحریم یک یا چند موضوع ویژه انتخاب می­‌شود، در خصوص کشور ما، بخشی از این تحریم‌های ظالمانه با موضوعات ساختگی چون حقوق بشر و تروریسم وضع شده و از همین­‌رو به دلیل تمرکز مذاکرات بر صرف مسائل هسته­‌ای، برداشتن تحریم‌های هسته‌ای قابل درج در توافق بود که چنین مقرر شد؛ با این وجود در مواردی برخی تحریم­‌ها با موضوع غیر هسته­‌ای نیز، پس از طی روندی برداشته شدند.

آمریکا و برجام

۲۵. آیا مساله خروج از برجام (همچون خروج آمریکا) در متن برجام پیش‌بینی شده است؟

در برجام به دلیل ماهیت سیاسی توافق، عملاً سازو کار خروج به نحوی که در معاهدات بین‌المللی درج می‌شود موجود نیست. با این حال به دلیل وجود احتمال عمل نکردن برخی طرف‌های توافق به تعهداتشان یا خروج از توافق، بند ۲۶ در برجام درج شده است که بیان می‌دارد:

«اتحادیه اروپایی فارغ از فرآیند حل و فصل اختلافات پیش بینی شده در این برجام، از بازگرداندن یا تحمیل مجدد تحریم‌هایی که اجرای آنها را وفق این برجام لغو کرده است، خودداری می‌کند. هیچ گونه تحریم جدید هسته‌ای شورای امنیت و هیچ گونه تحریم جدید هسته‌ای اتحادیه اروپایی یا اقدامات محدودیت‌ساز وجود نخواهد داشت. ایالات متحده، با حسن نیت، نهایت تلاش خود را برای دوام این برجام و پیشگیری از ایجاد تداخل در تحقق متمتع شدن ایران از لغو تحریم­‌های مشخص شده در پیوست ۲ به عمل خواهد آورد. دولت ایالات متحده فارغ از فرآیند حل و فصل اختلافات پیش بینی شده در این برجام، در چارچوب نقش مشخص رئیس جمهور و کنگره، از بازگرداندن یا تحمیل مجدد تحریم­‌های مشخص شده در پیوست ۲ که اعمال آنها را وفق این برجام متوقف کرده است، خودداری می­‌کند. دولت ایالات متحده، در چارچوب نقش مشخص رئیس جمهور و کنگره، از اعمال تحریم­‌های جدید مرتبط با هسته­‌ای خودداری خواهد کرد. ایران اعلام کرده است که تحمیل یا بازگرداندن تحریم­‌های مشخص شده در پیوست دو یا وضع تحریم‌های جدید هسته‌ای را به منزله مبنایی برای توقف کلی یا جزیی اجرای تعهدات خود وفق این برجام، تلقی خواهد کرد.»

از این‌رو به وضوح قابل نتیجه­‌گیری است که در زمان توافق نیز، تیم مذاکره کننده، احتمال بدعهدی و عدم پایبندی هریک از طرف­‌های توافق به تعهداتشان را مدنظر قرار داده و از همین جهت بخش آخر بند مذکور به عنوان محکم­‌ترین ضمانت اجرای قابل دسترسی، یعنی بازگشت به حالت سابق در توافق گنجانده شده است. ایران با استناد به همین بند از توافق پس از خروج یکجانبه آمریکا و وضع غیرقانونی مجدد تحریم­‌های خود علیه ایران، گام­‌های پنج‌گانه هسته­‌ای را اتخاذ کرده و اکنون با حفظ موقعیت خود به عنوان یکی از طرف­‌های توافق، خود را متعهد به هیچ از تعهدات برجام نمی­‌داند.

۲۶. چرا در برجام تضمینی از آمریکا گرفته نشده است تا این کشور را مجبور به پایبندی به توافق کند؟

گرفتن ضمانت در عرصه بین‌الملل به معنای عام و مصطلح آن عملاً ممکن نیست؛ چراکه هیچ کشوری حاضر به چشم‌پوشی از حاکمیت خود در اعمال نفوذ به‌عنوان یک بازیگر در عرصه بین‌الملل نیست؛ بدین معنی که هیچ کشوری را در صورتی که تصمیم به عملی بگیرد نمی‌توان مجبور به امر دیگری کرد. اما آنچه در حقیقت ضمانت اجرای پایبندی به مفاد یک توافق بین‌المللی در نظر گرفته می‌شود دو طرفه بودن حقوق و تکالیف در آن توافق است. به نحوی که هریک از طرف‌ها بدانند در صورت عمل نکردن به تکالیف‌شان، طرف مقابل نیز تکالیف برآمده از متن توافق را که مطلوب اوست نقض می‌کند و عملاً عدم پایبندی به تعهدات هزینه‌زا می‌شود. این مورد به خوبی در چندین بند برجام دیده شده است؛ از جمله در بندهای ۲۶ و ۳۶ که ایران با استناد به همین بند به توقف تعهدات هسته‌ای خود پرداخت.

۲۷. اگر برجام توافق خوبی بود، چرا آمریکا هم تمایلی به ادامه آن نداشت و از آن خارج شد؟

پاسخ این سوال تا حدی درون خود سوال نهفته‌ است؛ در حقیقت در صورتی که دولت ایالات متحده که در موقعیت‌های متعدد دشمنی خود با ملت ایران را نشان داده است، منافع حاصله از این توافق برای خود را در مقابل تعهدات و تکالیف خود، قابل قبول می‌دید سعی بر ابقای وضع موجود و ادامه طرفیت در برجام داشت؛ در مقابل خروج ایالات متحده از برجام و تلاش برای برهم زدن آن، اگرچه مطلوب نیست، لیکن حاکی از این واقعیت است که از دید آمریکایی‌ها، داده‌ها و ستانده‌های برجام در راستای منافع‌شان نبوده و مطلوب آن‌ها نیست.

۲۸. آیا اگر امریکا بخواهد به برجام بازگردد، این امکان وجود دارد؟ ما آن را می‌پذیریم؟

در خصوص این مساله فصل‌الخطاب سخنان رهبر معظم انقلاب است که در بیانات در ابتدای درس خارج فقه مورخ ۲۶ شهریور ۱۳۹۸ فرمودند:

«رئیس‌جمهور محترم، وزیر خارجه، مسئولین کشور همه یک‌صدا، یک‌زبان گفتند که ما با آمریکا مذاکره نخواهیم کرد؛ نه مذاکره دوجانبه، نه مذاکره‌ چندجانبه. اگر آمریکا حرف خودش را پس گرفت و به آن معاهده‌ هسته‌ای‌ که نقض کرده بود برگشت و توبه کرد و شد عضو کشورهای معاهده‌کننده، آن وقت در جمع کشورهای معاهده‌کننده که شرکت می‌کنند و با ایران صحبت می‌کنند، او هم شرکت کند؛ بدون آن، هیچ گونه مذاکره‌ای در هیچ سطحی بین مسئولین جمهوری اسلامی و آمریکایی‌ها اتّفاق نخواهد افتاد؛»

این به معنای امکان پذیرش مشروط آمریکا در برجام است؛ پذیرشی مشروط به ایفای تعهدات برجامی که این کشور تا امروز نقض کرده است.

۲۹. بدعهدی آمریکا در تاریخ رابطه با ایران بسیار واضح و روشن بود؛ پس چرا باز هم به دام آمریکا افتادیم؟

ایران بعد از انقلاب اسلامی در هیچ توافق خاصی مانند برجام با ایالات متحده طرف نبوده که تجربه آن توافق خاص را مدنظر قرار دهیم؛ اما «عهدنامه مودت، روابط اقتصادی و حقوق کنسولی» که در سال ۱۹۵۵ میلادی (۱۳۳۴ هجری شمسی) بین ایران و ایالات متحده منعقد شد، حتی پس از انقلاب از جانب طرف‌ها معتبر و قابل استناد بود که حتی نزد دیوان بین‌المللی دادگستری نیز چندین بار از طرف ایران مورد استناد قرار گرفت. اعتبار این عهدنامه ادامه داشت تا اینکه پمپئو وزیر خارجه ترامپ در اکتبر ۲۰۱۸، حدود پنج ماه پس از خروج از برجام از این توافق ۶۳ ساله بین دو کشور خارج شد. در حقیقت دشمنی ایالات متحده با جمهوری اسلامی بر کسی پوشیده نیست، اما تجربه موجود حاکی از این بود که در صورت حصول توافق، خصوصاً در روندی که خود آمریکایی‌ها اصرار به آغاز آن را داشتند، خودشان از آن توافق خارج نشوند و در مقابل احتمال خروج ایران از این توافق به مراتب بیشتر بود. با این وجود احتمال خروج طرف‌های مقابل ایران از نظر دور نماند و سازوکار مندرج در بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام به صراحت موضع ایران را چنین اعلام می‌کند:

«… . ایران اعلام کرده است که تحمیل یا بازگرداندن تحریم‌های مشخص شده در پیوست دو یا وضع تحریم‌های جدید هسته‌ای را به منزله مبنایی برای توقف کلی یا جزیی اجرای تعهدات خود وفق این برجام، تلقی خواهد کرد.»

۳۰. ایالات متحده با خروج از برجام و وضع مجدد تحریم‌های ظالمانه خود علیه ملت ایران، آشکارا قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ملل متحد را نقض کرده، عدم پایبندی آمریکا به قطعنامه‌های شورای امنیت و نقض صریح آن‌ها چند بار اتفاق افتاده است؟ آیا این موضوع قابل پیش‌بینی نبود؟

از زمان تاسیس ملل متحد، یعنی سال ۱۹۴۵ میلادی (حدود ۷۵ سال پیش) تا امروز اولین بار است که یک عضو دائم شورای امنیت، به نقض اساسی و صریح یک قطعنامه مصوب شورا دست می‌زند. بدین معنی که نقض قطعنامه شورای امنیت، که در اینجا قطعنامه ۲۲۳۱ مد نظر ما است، نه‌تنها توسط ایالات متحده که توسط هیچ یک از پنج عضو دائم شورا اتفاق نیافتاده است. از این‌رو احتمال این اقدام بسیار پایین تحلیل می‌شد؛ که البته شاهد بودیم ایالات متحده هیچ خط قرمزی برای خود، حتی در مورد تصمیمات شورای امنیتی که با نابرابری در آن حق وتو دارد نیز متصور نیست. با این‌همه، با بررسی بخش پایانی بند ۲۶ برجام، این واقعیت قابل درک است که با وجود احتمال بسیار اندک خروج آمریکا از توافقی که ضمیمه یک قطعنامه شورا است، تیم مذاکره کننده ایرانی از این احتمال غفلت نکرده و اعلام داشته در صورت وقوع چنین مسائلی، عمل له تعهدات خود را به صورت جزئی یا کلی متوقف خواهد کرد که نتیجه آن گام­‌های پنج‌گانه کاهش تعهدات هسته­‌ای در پاسخ به خروج آمریکا از برجام و وضع مجدد تحریم­‌ها بود.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

-- بارگیری کد امنیتی --

دکمه بازگشت به بالا