به گزارش خبیر کرج سقوط اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ موجب استقلال جمهوری ارمنستان و جمهوری آذربایجان در همان سال گشت و ارمنیان منطقه قره باغ کوهستانی نیز در سال ۱۹۹۲با نام جمهوری آرتساخ اعلام استقلال و جدایی از جمهوری آذربایجان کردند و این سر آغاز جنگ بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان بود .
بین سالهای ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۴ با اینکه آذربایجان به لحاظ نیروی انسانی ، نیروی نظامی ، تجهیزات و ادوات نظامی حدود سه برابر از ارمنستان قوی تر بود و نیروهایی از ترکیه، مجاهدین افغانی ، داوطلبان چچنی و داغستانی به کمک آذربایجان شتافتند ولی به دلیل اختلافات سیاسی در جمهوری آذربایجان و عدم وحدت فرماندهی در جنگ نتیجه آن شکست مطلق آذربایجان بود ، نیروهای ارمنی توانستند تقریبا تمامی مناطق قره باغ کوهستانی را به تصرف خود در آوردند و جمهوری ارمنی آرتساخ بر کل منطقه قره باغ کوهستانی حاکم گشت .
در سال ۱۹۹۳ شورای امنیت سازمان ملل در ۴ قطعنامه ۸۲۲ ، ۸۵۳ ، ۸۷۴ و ۸۸۴ که پس از تصرف مناطقی از قره باغ کوهستانی توسط نیروهای ارمنی صادر شد خواستار پایان اشغال این مناطق از سوی ارمنستان و خروج بی قید و شرط نظامیان ارمنی از این مناطق شدند ، از طرفی دیگر پارلمان اروپا در سال ۱۹۸۸ در قطعنامه ۵۳۸ خود بر هویت ارمنی مناطق قره باغ کوهستانی که هشتاد درصد از اهالی آن از ارامنه میباشند تاکید وخواستارمماشات وتعامل آذریها با آنان گشته بود.
آذربایجان در سالهای اخیر به لطف درآمدهای نفتی و گازی به تقلید از کشورهای حوزه خلیج فارس دست به مدرن سازی به خصوص در پایتخت خود باکو زده و این شهر نسبت به ایروان پایتخت ارمنستان و حتی تفلیس پایتخت گرجستان بسیار مدرن تر و به روزتر است ولی با اینکه تولید ناخالص ملی این کشور چهار برابر کشوری مانند ارمنستان است اما متوسط حقوق ماهیانه در این کشور نه تنها در منطقه قفقاز بلکه از اکثر جمهوری استقلال یافته از شوروی سابق کمتر است و این نشان دهنده اقتصاد نامتوازن این کشور بوده و موجب نارضایتی مردم آذربایجان شده است.
بعد از سال ۱۹۹۴ آذربایجان بارها نسبت به جمهوری آرتساخ ادعای ارضی نموده و چندین بار برای بازپس گیری این منطقه اقدام کرده است ولی این اقدامات به نظر بیشتر حالت نمایشی و برای مصرف داخلی و اقناع افکار عمومی در این کشور بوده و هرگونه درگیری همه جانبه در منطقه ( که خاک اصلی دو کشور را وارد درگیری کند ) موجب تورم لجام گسیخته در آذربایجان خواهد شد و ارمنستان در هرگونه درگیری چیزی جز نیروی انسانی برای از دست دادن ندارد، درحالی که آذربایجان پایتخت پر زرق و برق خود و میادین و خطوط نفت و گاز خود به ترکیه و اروپا را در خطر دیده و پایه های حکومت مطلقه خانواده علی اف متزلزل خواهد شد .
نکته اصلی در درگیری این روزهای ارمنستان و آذربایجان ورود رسمی ترکیه به میدان نبرد است که علاوه بر حمایت دیپلماتیک ، حمایت لجستیک و نظامی نیز از آذربایجان نموده است که میتواند توازن قوا در منطقه بین نیروی ارمنی و آذری به هم زده و پهپادهای ترکیه این روزها نیروی زمینی ارمنستان را تحت فشار قرار داده اند.
علاوه بر ترکیه ، آذربایجان به لطف سلاح های اسرائیلی خود به بسیاری از مواضع نیروهای ارمنی لطمات فراوانی وارد کرده است ، همچنین در فیلم های منتشر شده از بمباران شهر استپانکرت پایتخت جمهوری خودخواننده آرتساخ توسط نیروهای آذری استفاده از بمب های خوشه ای اسرائیلی در بمباران مناطق غیر نظامی قابل مشاهده است.
اما خطر بزرگتر برای منطقه ورود نیروهای شبه نظامی سوری تحت حمایت ترکیه به صحنه نبرد آذربایجان و ارمنستان است که تعداد این نیروها از پانصد تا چهار هزار نفر برآورد شده است ، وزارت خارجه روسیه در بیانیه ای حضور شبه نظامیان سوری و لیبیایی را در درگیری قره باغ تایید نموده و همچنین امانویل ماکرون رئیس جمهور فرانسه نیز به داشتن شواهدی که انتقال نیروهای شبه نظامی سوری توسط ترکیه را ثابت میکند در اجلاس اتحادیه اروپا در بروکسل اشاره کرده است.
به گزارش سازمان ملل در گذشته نیز ترکیه در لیبی نیز نسبت به اعزام نیرو از میان شبه نظامیان سوری اقدام کرده و سازمان دیده بان حقوق بشر در سوریه در گزارش اخیر خود به نیروهای اعزامی به آذربایجان از میان ترکمن های سوری و ارتش ملی سوریه تحت حمایت ترکیه اشاره کرده که با وعده حقوق دوهزار دلاری به قره باغ اعزام گشته اند ، از طرف دیگر خبر از حضور نیروهای پ.ک.ک در مناطق کردنشین جمهوری آرتساخ به حمایت از نیروهای ارمنی است و حضور نیروهای خارجی در این منطقه خطر سوریه ای شدن درگیری در قره باغ و در جوار مرزهای ایران را میدهد که تهدید کننده امنیت ملی کشورمان نیز میتواند باشد.
روسیه هنوز به این درگیری ها واکنش چندانی نشان نداده است و حتی به ارمنستان اجازه استفاده از تسلیحات استراتژیک روسی خود نظیر موشکهای بالستیک و کروز خود با نام اسکندر (تنها کشوری که از این نوع موشک در اختیار دارد ارمنستان است) و همچنین دو اسکادران هواپیماهای سوخو ۳۰ را نداده است و به نظر روسیه در انتظار است که آذربایجان تا چه مقدار به درگیری در منطقه با وجود تقاضای آتش بس ارمنستان ادامه خواهد داد.
به هر حال به نظر، روسیه اجازه تغییر توازن در منطقه قفقاز این حوزه نفوذ و منطقه حساس برای امنیت ملی خود را نخواهد داد و با توجه به تمایل و چرخش آذربایجان و گرجستان در این منطقه به غرب ، ارمنستان و حمایت از آن برای روسها بسیار مهم بوده وهم چنین از این نکته نباید غافل شد که ارمنیها علاوه بر حمایت روسها دارای یک لابی بسیار قدرتمند در کنگره آمریکا هستند.
نویسنده: سید محسن مصطفوی