چرا جریان عبری-غربی از سفر رئیس جمهور ایران به سوریه احساس خطر کرده است؟
سفر رئیس جمهور کشورمان به سوریه جدای از اینکه حامل پیام استقرار صلح و ثبات در سوریه و پیروزی نظام سیاسی این کشور در نبرد علیه تروریست ها است، در عین حال، به این نکته نیز اشاره دارد که سوریه همچنان پیوندهای راهبردی و عمیقی با ایران دارد.
به گزارش خبیر کرج سفر رئیس جمهور کشورمان به سوریه که پس از وقوع جنگ داخلی در این کشور در سال 2011، رویدادی بی سابقه به شمار می رود، در مرکز توجهات جریان های سیاسی و رسانه ای منطقه ای و فرامنطقه ای قرار گرفته است. در این راستا، ناظران و تحلیلگرانِ مختلف هرکدام از منظری به واکاوی ابعاد مختلف این سفر و دستاوردها و پیامدهای احتمالی آن می پردازند.
سفری که بدون تردید توسعه مناسبات تهران و دمشق را به همراه خواهد داشت و البته که رُخداد آن در فضای تشدید حملات نامشروع رژیم اشغالگر قدس به مناطق مختلف در خاک سوریه و در عین حال، تقویت روندهای تنشزدایانه در قالب روابط ایران و کشورهای عربی و البته نظام سیاسی سوریه با جهان عرب، معانی خاصی را تداعی می کند.
با این همه، اینطور به نظر می رسد که در جریان سفر رئیس جمهور کشورمان به سوریه، بایستی 3 نکته مهم و محوری را مد نظر داشته باشیم.
یک: افشای دروغ بودنِ گزاره تضعیف پیوندهای راهبردی تهران-دمشق
این سفر نشان داد که تا چه اندازه جوسازی های روزها و ماه های اخیرِ جریان های سیاسی و رسانه ایِ به ویژه عبری و غربی و متحدان آن ها در سطح منطقه مبنی بر اینکه قدرت و نفوذ ایران در سوریه کاهش شدیدی پیدا کرده و پیوندها میان تهران-دمشق تضعیف شده، بی پایه و اساس و پوچ است. این سفر جدای از اینکه حامل پیام استقرار صلح و ثبات در سوریه و پیروزی نظام سیاسی این کشور در نبرد علیه تروریست ها بود، در عین حال، به این نکته نیز اشاره داشت که کشور سوریه همچنان پیوندهای راهبردی و عمیقی با ایران دارد و تغییری در عمق راهبردی ایران در سطح منطقه ظاهر نشده است.
گزاره ای که البته جریان های سیاسی و رسانه ای مخالف با ایران و به ویژه محور مقاومت شدیدا خواهان تحقق آن بودند با این حال، سفر رئیس جمهور ایران به سوریه و نمایش تقویت پیوندها و دوستی میان دو کشور، تا حد زیادی این سناریو را نقش بر آب کرد. به بیان ساده تر، سفر رئیس جمهور ایران به سوریه به یکباره بخش قابل توجهی از سرمایه گذاری های سیاسی و تبلیغاتی که جریان های مخالف با دو کشور جهت تضعیف روابط دوجانبه آن ها انجام داده بودند را نقشِ بر آب کرد.
دو: تغییر معادلات منطقه ای در جهت مخالف با منافع آمریکا و رژیم اشغالگر قدس
یکی دیگر از نکاتی که در بحبوحه سفر رئیس جمهور کشورمان به سوریه بیش از همه خود را نشان داد، نارضایتی شدید و گسترده دولت آمریکا و همچنین رژیم صهیونیستی و البته جریان های سیاسی و رسانه ای متحد آن ها از این سفر بود. در این راستا، هم مقام های ارشد سیاسی رژیم اسرائیل و آمریکا، و هم جریان های رسانه ای متحد با آن ها، مواضع مخالفت جویانه ای را علیه سفر رئیس جمهور کشورمان به سوریه اتحاذ کردند و به انتقاد از آن پرداختند.
این در حالی است که انجام این سفر آن هم در فضای پس از امضای توافق تنش زدایی میان ایران و عربستان و توسعه روابط ایران و سوریه با کشورهای جهان عرب و البته تضعیف فضای مطلوبِ رژیم صهیونیستی و آمریکا در سطح منطقه و افزایش قابل توجه بحران هایی که این طیف در ابعاد نظامی و سیاسی با آن ها رو به رو هستند، همه و همه حاکی از این نکته هستند که فضایِ جدید ایجاد شده در قالب معادلان کلان سیاسی و راهبردی منطقه غرب آسیا، تا حد زیادی در نقطه مقابل منافع جریان عبری-غربی است و آن ها بایستی به تدریج خود را آماده مواجه شدن با فضایی جدید کنند که به هیچ وجه در راستای منافع آن ها نیست.
سه: توسعه مناسبات اقتصادی و راهبردی تهران-دمشق
یکی از نکات مهم و محوری که در جریان سفر رئیس جمهور کشورمان به سوریه، بیش از همه برجسته شده و خودنمایی می کند، تمرکز این سفر بر توسعه مناسبات و مراودات اقتصادی تهران-دمشق است. به بیان ساده تر، برخلاف آن تصویر مطلوبی که به ویژه صهیونیست ها سعی در برسازی از روابط ایران و سوریه دارند و می خواهند صرفا اینگونه وانمود کنند که ایران به دنبال توسعه نفوذ نظامی و امنیتی در سوریه است، مذاکرات اقتصادی گسترده رئیس جمهور و تیم همراه در دمشق با دولت سوریه که به طور خاص خود را در قالب امضای توافق همکاریهای اقتصادی راهبردی و بلند مدت میان دو طرف نشان داده، حاکی از این است که هم ایران و هم سوریه، سعی دارند تا همکاری های اقتصادی خود را نیز به موازات همکاری های نظامی و سیاسیشان توسعه بخشند و در این مسیر، ایران جهت حضور فعال در روند بازسازی سوریه نیز از آمادگی زیادی برخوردار است.
مساله ای که البته فعال شدنِ دیگر طرف های منطقه ای در قالب آن نیز سبب خواهد شد تا بیش از آنکه فضای تنش و درگیری در منطقه حاکم باشد، شاهد ایجاد نوعی فضای دوستی و همدلی در سطح منطقه باشیم. موضوعی که البته به هیچ عنوان مطلوب صهیونیست ها و دولت آمریکا که سال هاست از سیاستِ تفرقه بینداز و حکومت کن، بهره می برند و منافع خود را تامین می کنند، نیست.